English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1079 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vocabular U مربوط به فرهنگ لغات زبان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dictionary U فرهنگ لغات
dictionaries U فرهنگ لغات
vocabularies U فرهنگ لغات
dictionary U فرهنگ لغات
glossary U فرهنگ لغات
lexicon [dictionary] U فرهنگ لغات
word book U فرهنگ لغات
wordbook U فرهنگ لغات
vocabulary U فرهنگ لغات
lexical U وابسته به فرهنگ لغات
dictionary program U برنامه فرهنگ لغات
glossaries U فرهنگ لغات دشوار
glossary U فرهنگ لغات دشوار
glossary U فرهنگ لغات فنی سفرنگ
glossaries U فرهنگ لغات فنی سفرنگ
synonymize U الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
vocabular U مربوط به لغات یا فهرست ان
etymological U مربوط به ریشه لغات
vocabulary U مجموع لغات یک زبان
vocabularies U مجموع لغات یک زبان
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
computer jargon U لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
americanist U متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
germanist U دانشمند فرهنگ و زبان المانی
A dictionary tell you what words mean . U فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
Pidgin English <idiom> U انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
This dictionary is published(printed) in three volumes. U این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
homestay U خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
glossal U مربوط به زبان
glossopharyngeal U مربوط به زبان و حلق
finnic U مربوط به زبان فنلاندی
onomasticon U فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
ashen U شبیه خاکستر مربوط به چوب درخت زبان گنجشک
name U لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
names U لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
one for one U مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
semantics U 1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
floral design U طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
terminologies U لغات
terminology U لغات
ellipsis U انداختن لغات
vocabularies U فهرست لغات
vocabulary U فهرست لغات
wordplay U بازی با لغات
nomenclature U مجموعه لغات
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
english words U واژه ها یا لغات انگلیسی
nomenclator U فهرست لغات و اسامی
etymology U علم اشتقاق لغات
semantics U علم لغات و معانی
syntactics U علم ترکیب لغات
word U لغات رابکار بردن
worded U لغات رابکار بردن
etymologies U علم اشتقاق لغات
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
the a.of boreign words U اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
gallicism U اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
reword U لغات متنی را عوض کردن
semantics U علم لغات معنی شناسی
wordless U غیرقابل بیان با لغات خاموش
sesquipedalian U معتاد به استعمال لغات دراز
spelling checker U کنترل کننده حروف لغات
onomastics U علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
malapropism U استعمال غلط وعجیب وغریب لغات
back formation U لغت سازی اشتقاق لغات از یکدیگر
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
agglutination U ترکیب لغات ساده و اصلی بصورت مرکب
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
Arabic U زبان تازی زبان عربی
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib U چرب زبان زبان دار
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
culturing U فرهنگ
culture U فرهنگ
dictionary U فرهنگ
lexicons U فرهنگ
lowbrow U بی فرهنگ
dictionaries U فرهنگ
kultur U فرهنگ
lexicon U فرهنگ
cultures U فرهنگ
linguistics U علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
processor U کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
Arabic U فرهنگ عربی
acculturate U فرهنگ پذیرفتن
educative U فرهنگ بخش
gradus U فرهنگ عروضی
graecism U فرهنگ یونانی
acculturation U فرهنگ پذیری
armenian U فرهنگ ارمنی
rhyming dictionary U فرهنگ قوافی
an a to a dictionary U ضمیمه فرهنگ
abclution U فرهنگ ناپذیری
gazetteer U فرهنگ جغرافیایی
deculturation U فرهنگ باختگی
lexicography U فرهنگ نویسی
encyclopaedia U فرهنگ جامع
subcultures U خرده فرهنگ
enculturation U فرهنگ اموزی
thesauruses U فرهنگ جامع
subcultures U فرهنگ فرعی
walking dictionary U فرهنگ متحرک
data dictionary U فرهنگ داده ها
iranism U فرهنگ ایرانی
class culture U فرهنگ طبقهای
deculturation U فرهنگ زدایی
urbiculture U شهر فرهنگ
thesaurus U فرهنگ جامع
folklore U فرهنگ قومی
national culture U فرهنگ ملی
subculture U خرده فرهنگ
ministry of education U وزارت فرهنگ
ministry education U وزارت فرهنگ
etymologicon U فرهنگ مشتقات
subculture U فرهنگ فرعی
glossarist U کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
an a to a dictionary U ذیل یاملحقات فرهنگ
hellenist U متخصص فرهنگ یونان
culture free tests U ازمونهای فرهنگ- نابسته
eeglish persian dictionary U فرهنگ انگلیسی به فارسی
culture fair tests U ازمونهای فرهنگ- نابسته
lexical U وابسته به فرهنگ نویسی
culture bound tests U ازمونهای فرهنگ- بسته
chung shin sooyak U فرهنگ اخلاقی تکواندو
exception U ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
exceptions U ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
dedicated U کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
Brahmin U آدم با فرهنگ از طبقات بالا
it is ministerial to culture U وسیله ترقی فرهنگ است
occidentalism U پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
slavicist U محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
Brahmins U آدم با فرهنگ از طبقات بالا
lexicography U فرهنگ نویسی واژه نگاری
slavist U محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
philistia U ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
philistine U ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
culturist U فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
philistines U ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
intercultural U وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
Don't touch me!; Don't you touch me! U به من خیلی نزدیک نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
Indian style U [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
acculturate نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
Don't touch me!; Don't you touch me! U وارد منطقه شخصی من نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
humanism U مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
This dictionary has many examples of how idioms are used . U این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
occidentalist U کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
gradus U فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
lore U فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
glossaries U فهرست معانی فهرست لغات
glossary U فهرست معانی فهرست لغات
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history Forum search
1Vintage style
1tink and grow rich
1affixation
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
2مهرآسا
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com